ایثارگری شهید کرمعلی یازرلو در بند بند وصیتنامهاش به چشم میخورد شهید که تمام اموالش را بخشید و الگویی برای خدمت به مردم و آبادانی وطن شد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «گلستان ما»؛ شهید کرمعلی یازرلو در سال ۱۳۳۶ در شهر رامیان متولد شد و در همان اوان کودکی مادر خودش را از دست داد و در پرتو محبتهای پدری با کوله باری از عشق و ایمان بزرگ شد ولی چندی بعد تنها ولی و سرپرست یعنی پدر خود را نیز از دست داد.
وی در سال ۱۳۵۶ موفق به اخذ مدرک دیپلم شد و در سال ۱۳۵۷ به خدمت مقدس سربازی رفت و سپس به استخدام دولت جمهوری اسلامی در آمد و مدتی در شهرداری آزادشهر و پس از آن به تعلیم و تربیت در یکی از مدارس آموزش و پرورش منطقه رامیان به شغل مقدس معلمی اشتغال کرد.
شهید یازرلو چون عشق و علاقه خاصی به شرکت در جبهه جنگ حق علیه باطل را داشت در تاریخ ۶۰/۶/۲۰ از طریق بسیج مستضعفین رامیان به طور داوطلب به جبهه نبرد اعزام شد و مدتی در مقر سپاه پاسداران سرو آباد مشغول انجام وظیفه محوله شد.
وی در سال ۱۳۶۰ در یک درگیری رودررو با عوامل مزدور کومله رزگاری و دموکرات در جبهه مریوان به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
وصیتنامه شهید کرمعلی یازرلو
الذین امنو یقاتلون فی سبیل الله والذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت فقاتلوا اولیاء الشیطان ان کید الشیطان کان ضعیفا (قرآن کریم سوره نساءآیه ۷۶)
«کسانیکه ایمان آوردهاند میجنگند در راه خدا و کسانیکه کافر شدهاند در راه طاغوت میستیزند پس بجنگید و بکشید سردمداران کفر را همانا حیله شیطان ضعیف است.»
برادران و خواهران من بدانید که من آگاهانه در این راه قدم نهادهام چرا که خون سرخ شهیدان از هابیل تا حسین(ع) و از حسین(ع) تا شهدای کربلای جنوب وغرب ایران صدایم میزنند که چیست ترا؟ برای چه نشستهاید؟ آخر ما مسلمان هستیم. ما در عصری زندگی میکنیم که ظالم سراسر جهان را فرا گرفته است ما باید خون بدهیم آنقدر کشته بدهیم تا اسلام عزیز با ظهور مهدی(عج) پیروز شود و قسط و عدل الهی در سایه توحید برقرار گردد.
من به طور یقین درک کردهام که شهادت تصادفی نیست بلکه لیاقت و سعادتی است بزرگ، و تنها حرف من به برادران و خواهران عزیز این است که اسلام و امام را داشته باشم که در نهایت قرآن را نیز حفظ کردهاند و دست از خط امام و روحانیت مبارز برندارند.
و میخواهم چند کلمهای به خواهرم بگویم
خواهر میدانم که برای آمدن من ثانیه شماری میکنی ولی چه میکردم در زمانی که خدا مرا به مهمانی دعوت کرده بود و من عاشقانه به ملاقات خدا شتافتم.
از شما خواهرم تقاضا دارم که اگر جسدم را نیاوردند بدون هیچ ناراحتی به خدا توکل کن و از خدا صبر و استقامت بخواه از اینکه نتوانستم در جوانی خدمتی برای شما بکنم مرا ببخشید امیدوارم که با رهبری زعیم و عالیقدر امام خمینی، آن آمریکای جهان خوار و صدام مزدور و اسرائیل غاصب را نابود کرده و آن دوازده هزار کودک معصوم فلسطین را که اسیر آن قوم یهودند آزاد سازید.
اما بهترین تسلیت برای خانواده من گرفتن انتقام خون تمام شهیدان از صدر اسلام تاکنون از شهید کشان عالم است.
و امام خواهرم شما را بعد از شهادت که سعادت دنیا و آخرت است وصی خود قرار دادم و بنا بر مورد فوق از شما تقاضا دارم که مرا مورد عفو قرار داده و برای حقیر از کلیه بستگان و دوستان حلال خواهی نمائید و اگر توانستید نمازهای قضای مرا بجا آورید و از خداوند برایم طلب آمرزش نمائید.
از شما مصرانه تقاضا مینمایم که در امور معنوی همیشه پیش قدم شده و اطرافیان را نیز امر به امور خیر نمائید و در راه حفظ انقلاب اسلامی ارمغان خون هزاران شهید و معلول و رهبری ابراهیم زمان خمینی بت شکن کوشا باشید.
در باره ارثیه اینجانب مقدار بیست هزار تومان برای خرج سوم و هفتم و چهلم و مقدار سی هزارتومان برای خودتان نگه دارید و بقیه پول یا ماشین و زمین زراعتی و حیاطم را برای ساختن سپاه در رامیان یا یک مدرسه پنج کلاسه بسازید اثاثه خانهام را برای مستضعفین رامیان توزیع نمائید.
انتهای خبر/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد